Take a fresh look at your lifestyle.

متن زیبا درباره نارنگی و بوی نارنگی | متن های ادبی در مورد نارنگی

متن های زیبا، ادبی و خاص در مورد نارنگی و عطر نارنگی

با فرا رسیدن فصل پاییز و شروع مدرسه ها، خاطرات خوردن نارنگی در کلاس مدرسه و پیچیدن عطر نارنگی در کلاس برای همه مرور می شود. در این پست مجموعه متن زیبا درباره نارنگی ، درباره عطر فوق العاده نارنگی، متن درباره پاییز و نارنگی های خوشمزه شامل متن درباره عطر نارنگی، متن ادبی درباره نارنگی و متن درباره نارنگی و پاییز به شما ارائه می شود، با ما همراه باشید. برای خواندن کپشن زیبا درباره پاییز کلیک کنید.

مجموعه متن درباره نارنگی و بوی نارنگی

متن درباره عطر نارنگی

اون موقع که از زیر پتوی گرم و نرم بیرون میومدی و با چشم بسته آماده میشدی تا بری مدرسه !
پالتو و کاپشن میپوشیدی بعد که میرسیدی تازه میفهمیدی که آستین لباست زیرش شونصد لا چین خورده !
توی کلاس بوی نارنگی راه میفتاد و همه بومیکشیدن واخرش میفهمیدن تو بودی که زیر نیمکت چوبیت نارنگی پوست کندی !

عکس با متن درباره نارنگیمتن ادبی درباره نارنگی

چقدر پاییز می خواهد دلم
کمی برگریزان می خواهد دلم
عطر نارنگی و
آفتاب نیمه جان پاییز میخواهد دلم
کمی باران و
قدم زدنهای ریز ریز میخواهد دلم
گوش کن…صدای نفسهای پاییز را میشنوی؟!

متن درباره بوی نارنگی

پاییز عزیزم خوش برگشته ای اما لطفا امسال کمی مهربان تر بیا،کمی با ملاحظه تر
حال زمین مان خوب نیست
به خدا که دلش می شکند زمینی که معشوقه اش پیراهن زرد می پوشید، موهایش بارانی بود و بوی نارنگی میداد…
دل شکستن حق الناس دارد
پس لطفا این بار کمی آهسته تر غم انگیز باش، کمی آهسته تر آوار شو

متن درباره بوی نارنگی و پاییز

خانه بوی نارنگی می دهد،
نارنگی های نارسِ روزهای اول پاییز،
نوستالوژی سال های کودکی در من بیدار می شود.
هوا بوی پاییزهای کودکی ام را می دهد،
پاییزهایی که هر روزش باران می آمد
و زمین پر می شد از برگ های نارنجی و خرمالوهای نارس که زیر پا له می شدند؛
پاییزهایی که خبر از آلودگی هوا و سرب و دود نبود…

عکس نوشته در مورد نارنگیمتن زیبا درباره نارنگی و بوی نارنگی

خوشبختی اگر بو داشت،
بوی پرتقالِ تازه‌یِ چهلم زمستون رو میداد
یا بوی پوست کندن نارنگی وسط کلاس درس….
تو اوج خستگی
یا به قشنگی و بوی خوش بهارنارنج بود….
فکر می کنم اگه خوشبختی میوه بود،
یه چیز تو مایه های پرتقال بود تو چهار فصلِ سال!
همونقدر شیرین
همونقدر لذت بخش …..

دلنوشته زیبا درباره بوی نارنگی و نارنگی

خورشید غروب می کند، آرام از پشت ابرها میرود تا هوا  تاریک شود تا شب ها دراز شوند و پاییز را به رخ بکشند. پوست نازک سبز و نارنجی نارنگی را پوست می کنم. دانه های ریز ترشح پوستش، روی دستم می پاشد و بوی آن تمام بینی ام را پر می کند. ریه هایم را از بوی نارنگی پر می کنم. هزار بار پاییز می شود و هزار بار نارنگی روی دستم می پاشد. دانه های نارنجی و ریز آن را درون پیش دستی می چینم. هزار بار کودک می شم و هزار بار حسرت نوبرانه نارنگی را دارم. نوبرانه گران بود. بچه ها نارنگی سبز می خوردند. دانه های نارنگی را کنار هم می گذارم و به آن ها  نگاه می کنم. موسیقی برنامه کودک سالن را پر کرده است. هزار بار احساس بی نیازی می کنم از داشتن یک نارنگی سبز و نارنجی. بوی نارنگی، بوی حیاط مدرسه، پوست سبز نوبرانه نارنگی روی آسفالت سیاه حیاط مدرسه  و هزار بار حسرت  و هزار بار آرزوی دیگری بودن.

به پوست نازک نارنگی دست می کشم، اما در دهانم نمی گذارم .

نارنگی سبز و نارنجی باز هم سبز سبز نیست، پوستش کلفت نیست ، باز هم نوبرانه نیست، باز هم گران نیست، گول خورده ام.

نارنگی سبز و نارنجی بازار ،نوبرانه اش را  گذرانده و اکنون در دستان من چشم و ابرو نازک می کند. نارنگی سبز و نارنجی شیرین است . نوبرانه آن دیگری ترش بود،  ابروهایمان جمع شد و خندیدیم و من حسرت خوردم . هزار بار آرزوی آن دیگری بودن را کردم هزار بار پاییز آمد و من هزار بار حسرت خوردم به داشتن نارنگی ترش و سبز. به نوبرانه نارنگی ترش و سبز. به اینکه درون کیسه من هم نارنگی ترش و سبز باشد.

دانه های نارنجی را کنار هم می چینم و لبخند می زنم . پیش دستی خالی می شود ، باز هم میخواهد دوباره آن را برایش پر می کنم. به آسمان نگاه می کنم و به دستانم که سبز شده است و بوی نارنگی می دهد . بوی پاییز بوی مدرسه، بوی حسرت.

دانه های نارنگی ، دانه های نارنجی نارنگی. درون پیش دستی سفید چشمک می زنند. سبد نارنگی ها را بیرون می آورم و سبزترینشان را در کیسه میگذارم . با دقت نگاه میکنم سبزتری نباشد. نارنگی نیمه سبز، نارنگی سبز و نارنگی سبز و نارنجی. لبخند میزنم. آسمان تاریک شده و شب دراز رو نمایی می کند.

متن ادبی درباره نارنگیمتن های کوتاه درباره بوی نارنگی

دوس داشتنت اگه بو داشت
بوی نارنگی میداد …

‏آدمای خوب اگر بو داشتن
‏بوی نارنگی می دادن .

متن ادبی و طولانی در مورد نارنگی و عطر نارنگی

بعضی ها نوبرانه های زندگی اند, همین که می آیند رنگ زندگی عوض می شود…

یک جوری دلبرانه ای,سبز طور می شود؛آنقدر که تصویر لبخندشان تا مدت ها نوازشت می کند…

مثلا تو نارنگی زندگی منی….

میدانی که نارنگی سوگلی پاییزی من است با آن سبز دلبرانه ات که کم کم نارنجی گرمی می شود و بوی خنکش ته دل آدم را قلقلک می دهد…

تو اصلا ازآن بعضی هایی هستی که باید قابت گرفت و چسباند به دیوار زندگی…

نه به خاطر این که همیشه توی کیفت اسنیکرز داری…

نه به خاطر اینکه کیلومتر ها راه را می آیی کنارم چون دلم هوای کافه ی محبوبم را کرده…

نه به خاطر این که کیک شکلاتی بی بی را تا دانشگاه برای تولدم می کشانی…

نه به خاطر این که پا به پای دیوانگی من انقلاب را برای مروارید سیاه می گردی و یادت میرود که کفش پاشنه بلندت چه بلایی سر پاهایت آورده است…

نه به خاطر این که آشپزخانه ی نداشته ام را پر از سبز کرده ای …

اصلا تو را به خاطر همین نارنگی بودن باید نگه داشت,قابت گرفت,اصلا زندانی ات کرد….

همین که میان این همه سردی دنیا,نوبرانه ای….همین که رفاقتت ترش مزه است…همین که بوی محبتت ته دل را قلقلک می دهد به همه ی این دنیا می ارزد…

متن در مورد بوی نارنگی

یک متن خاص در مورد نارنگی و عطر نارنگی

سکوت است و تنهایی
بوی عطر نارنگی و کتاب های قدیمی مستم می کند باز
پائیز دوباره ایست
امیدیست پر از نا امیدی
دوستم می گوید نا امیدی گناه است،شاید هم گناه کبیره!

کتاب ها مرا صدا می کنند، قلم ها هم
و این طرف فکری مغشوش پر از اماها و اگرها…
آه…
چه می شد اگر…
احساسم می گوید که من چشم خورده ام
لعنت به چشم شور،لعنت به چشم بد!
و باز هم من هستم و سکوت
احساس دیگری می گوید تو خدا را داری
بی خیال چشم های شورو بد
بی خیال این روزها…

جانم تازه می شود

بوی عطر نارنگی و کتاب های قدیمی این همه مستم می کند باز…

عکس نوشته نارنگیمتنی زیبا درباره پاییز و بوی نارنگی

پاییز دخترک جسوری است، با یک بارانیِ زرد بلند و چکمه‌ های نارنجی و موهای خُرمالویی که بوی نارنگی می‌ دهد

با ليواني چاي داغ در دست بين درخت‌ ها راه مي‌ رود و برايشان لالايي مي‌ خواند.

وقتي به خواب مي‌ روند، تنها مي‌ شود.

گاه برق نگاه خشمگينش را سر ما خالي مي‌ کند و گاه مي‌ گريد…

پائيز مِهرش را در دل همه مي‌ اندازد، آن‌قدر که براي رفتن هميشه يک دقيقه دير مي‌ کند.

متن پیام ناب درباره بوی نارنگی

 تمام دنیایم را سکوتی سرد

هوایی مبهم
هجوم می آورند مدام
لبخندهای تو
نگاه های بی هوای من
زبان ها گنگ
صداها خموش
لعنت بر همه ی سکوت های دنیا
صدایم کن
صدایم کن
من جان می دهم برای صدای خش دار تو
و هر روز بیشتر عاشق عطر نارنگی ها خواهم شد
خدایا کاش فاش شود راز عطر نارنگی ها

عکس نارنگی با متنشعر زیبا درباره نارنگی و بوی نارنگی

بوی نارنگی سبز و بوی دفترهای زرد

خاطراتی کهنه از دوران تنهایی و درد

راه خیس مدرسه ،دلشوره های صبحگاه

مشق های نانوشته درد خط کش ها و آه

زنگ تفریحی به اجبار و حیاط مدرسه

لرزش از ترس کلاس بعد،درس هندسه

وقت تنگ و پرسش سخت حساب

پای تخته ، گچ به دست و بی جواب

ترس دیگر کودکان در پشت میز

خنده ی شاگرد اول ریز ریز

دست های کوچکم روی هوا

ضرب خطکش طعم درد بی صدا

اشک در چشمان و اتمام کلاس

بود درسی از جهان بی اساس

همچنین بخوانید:

مگ تک

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.