Take a fresh look at your lifestyle.

ضرب المثل با معنی دور و نزدیک

ضرب المثل های فارسی با معنی دور و نزدیک

از زمان قدیم در زبان فارسی ضرب المثل های گوناگونی شکل گرفته که تا اکنون نیز کاربرد داشته اند. تمامی ضرب المثل ها به نوعی کنایه آمیز هستند و ضرب المثل ها معنی دور و نزدیک دارند که معنی نزدیک، معنی مشابه و نزدیک به ضرب المثل است و معنی دور، معنی و یا کنایه ای از آن ضرب المثل می باشد. در نگاه اول به ضرب المثل ما معنای نزدیک آن را متوجه می شویم اما این ضرب المثل ها معنای دیگری نیز دارند که هدف اصلی از ضرب المثل معنای دور آن است. در این پست تعدادی ضرب المثل با معنی دور و نزدیک به شما ارائه می شود، با ما همراه باشید.

چند ضرب المثل با معنای دور و نزدیک

برخی ضرب المثل ها که ممکن است در گفت و گوی روزمره زیاد به کار رود را به همراه معنی نزدیک و دور در زیر آورده ایم.

ضرب المثل مرغش یک پا دارد

معنی نزدیک: مرغی دارد که یک پا دارد

معنی دور: آدم لجباز و ک دنده ای است

ریگ تو کفششه

معنی نزدیک: در کفشش ریگ وجود دارد

معنی دور: منظور داشتن نقشه ی بدی در فکر

گاومون زائیده

معنی نزدیک: گاومان زایمان کرده

معنی دور: دردسر به سراغ آدم آمدن.

ضرب المثل “تا گوساله گاو شو دل صاحب آب شود”

معنی نزدیک: تا گوساله بزرگ شود و به گاو تبدیل شود دل صاحب او آب می شود.

معنی دور: زمان و مدت طولانی لازم است.

 ضرب المثل احترام امام زاده با متولی آن است

معنی نزدیک: متولی امامزاده بیشتر از همه مسئول حفظ جایگاه امامزاده است.

معنی دور: احترام هر کس را باید نزدیکان او حفظ نمایند.

ضرب المثل “جای سوزن انداختن نبود”

معنی نزدیک: جای برای انداختن سوزن وجود ندارد.

معنی دور: خیلی پر جمیت و شلوغ بود.

ضرب المثل اسب راگم کردن و پی نعلش گشتن

معنی نزدیک: اسبش گم شده و به جای اینکه به دنبال اسب بگردد به دنبال نعل اسب است.

معنی دور: اصل را از دست دادن و به دنبال فرع آن گشتن

ضرب المثل “پشت دست داغ کردن”

معنی نزدیک: با شیء داغ دست را داغ کردن و سوزاندن

معنی دور: پشیمان شدن و توبه کردن.

مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد

معنی نزدیک: کسی که مار او را نیش زده باشد از هر ریسمانی می ترسد و فکر می کند مار است.

معنی دور: کسی از چیزی ضرر دیده از آن چیز برای هیشه رعب ووحشت دارد

ضرب المثل “با پا بروی کفش پاره می شود و با سر بروی کلاه”

معنی نزدیک: اگر با پا راه بروی کفش هایت پاره می شوند و اگر با سر بروی کلاهت پاره می شود.

معنی دور: در هر حال کار خرج دارد

ضرب المثل “گندم نمای جو فروش”

معنی نزدیک: کسی که جو می فروشد وانمود می کند که گندم می فروشد.

معنی دور: آدم مکار و حیله گر.

دهنش بوی شیر می دهد

معنی نزدیک: دهان او بوی شیر می دهد

معنی دور: بی تجربگی فرد

ضرب المثل “دنبال نخود سیاه فرستادن”

معنی نزدیک: کسی را برای خرید نخود سیاه به بازار فرستادن

معنی دور: کسی را به دنبال چیزی نایاب و غیرقابل دسترس فرستادن که موفق به پیدا کردن آن نخواهد شد.

سری که درد نمی کند دستمال نمی بندند

معنی نزدیک: وقتی سر درد نمی کند نیازی به بستن دستمال نیست.

معنی دور: وقتی احتیاج به کاری نیست دنبال کار اضافی نرو.

 یاسین به گوش خر خواندن

معنی نزدیک: در گوش خر یاسین خواندن

معنی دور: پند بی فایده به کسی دادن

ضرب المثل “پیر سگ”

معنی نزدیک: سگ پیر.

معنی دور: به شخص سالخورده ی مکار و فریبکار می گویند.

آب از دستش نمی چکد

معنی نزدیک: هیچ وقت از دستش آب نمی چکد.

معنی دور: خیرش به کسی نمی رسد.

ضرب المثل “جگر کسی را کباب کردن”

معنی نزدیک: از جگر کسی کباب درست کردن.

معنی دور: کسی را بسیار عذاب دادن.

ضرب المثل “پا از گلیم بیرون بردن”

معنی نزدیک: پا را از گلیم بیرون گذاشتن.

معنی دور: توجه به حد و حدود خود نکردن.

ضرب المثل ” گردن کلفت”

معنی نزدیک:‌ کسی که گردن کلفت دارد.

معنی دور: شخص ثروتمند و پولدار، به شخص قدرتمند و پر زور می گویند.

ضرب المثل “چشم و گوش را باز کردن”

معنی نزدیک: چشم و گوش خود را باز بگذار.

معنی دور: هوشیار و آگاه باش.

ضرب المثل “بی سر و پا”

معنی نزدیک: کسی که سر و پا نداشته باشد.

معنی دور: فرومایه و پست، کسی که شخصیت اجتماعی کمی دارد.

ضرب المثل “اجاقش کور است”

معنی نزدیک: کسی که اجاق گازش روشن نباشد.

معنی دور: کسی که فرزند نداشته باشد.

ضرب المثل “بی بخار”

معنی نزدیک: کسی که بخار ندارد.

معنی دور: آدم بی غیرت.

ضرب المثل “تیر کسی به سنگ خوردن”

معنی نزدیک: کسی که تیرش به سنگ می خورد.

معنی دور: به آرزوی خود نرسیدن درکاری موفق نشدن.

ضرب المثل “از جان خود سیر شدن”

معنی نزدیک: کسی که از جان خود سیر شده باشد.

معنی دور: ناامید شدن و از زندگی بیزار شدن.

ضرب المثل “باد غبغب انداختن”

معنی نزدیک: باد به غبغب انداختن.

معنی دور: افاده کردن- خود را گرفتن.

ضرب المثل “زبانم مو درآورد”

معنای نزدیک: مو در اوردن زبان.

معنای دور: فهماندن حرفی به فردی.

ضرب المثل “علف زیر پایم سبز شد”

معنای نزدیک: سبز شدن علف زیر پا.

معنای دور: منتظر ماندن زیاد.

ضرب المثل “آب در هاون کوبیدن “

معنای نزدیک: آب در هاون بریزیم و بکوبیم.

معنای دور: کار بیهوده و بی حاصل کردن.

ضرب المثل “از کاه کوه ساختن”

معنی نزدیک: ساختن کوه از کاه.

معنی دور: چیز کوچک وبی اهمیت را بزرگ جلوه دادن.

ضرب المثل دست بالای دست بسیار است

ضرب المثل دست بالای دست بسیار است همانطور که گفتیم کاربرد فراوان دارد. این ضرب المثل در مواقعی بکار میرود که بخواهند به کسی که به چیزی غره شده بگویند هر چه قدر که قدرتمند، پولدار و …. باشی همیشه قدرتمند تر و پولدار تر از تو هست به عبارت دیگر به بینهایت بودن دستاوردها و ویژگی های انسان اشاره دارد. و مواقع دیگر در جایی بکار میرود که بخواهند به اصطلاح عامیانه به کسی که ادعای زرنگی میکند بگویند فکر نکن زرنگ تر از تو نیست.

 

مگ تک

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.