ما همیشه انتظار داریم که ورزشکاران همه تلاش خود را بکنند. مسابقات ورزشی در بهترین حالت، استعدادهای ذاتی جسمی و پشتکار ورزشکاران را به نمایش میگذارند. برنده شدن تیمهای ورزشی یا مدال طلا گرفتن یک ورزشکار برتر نمونهای از اوج توانایی خدادادی و تمرینات خستگیناپذیر است.
اما گاهیاوقات تراژدی قبل از زنگ نهایی یا خط پایان اتفاق میافتد. گاهیاوقات، ورزشکاران با هدف از جان مایه گذاشتن مسابقه میدهند ولی در نهایت هیچ چیز برایشان باقی نمیماند. در این مقاله، 10 ورزشکار برتری که که در زمین مسابقه مردند را معرفی میکنیم که به معنای واقعی کلمه هر آنچه در توان داشتند را در زمین مسابقه نشان دادند.
برای مشاهده زیباترین عکس نوشته تبریک روز تربیت بدنی به ورزشکاران کلیک کنید.
ورزشکارانی که در حین مسابقات ورزشی جان خود را از دست دادند
رشته های ورزشی گاهی بسیار خطرناک می شوند و می توانند جان ورزشکار را به خطر بیاندازند. در ادامه 10 ورزشکار معروف که در زمین بازی و در حین مسابقه فوت کردند را معرفی می کنیم. این اتفاقات باعث شده نکات ایمنی حین مسابقات ورزشی بیش از پیش جدی گرفته شوند.
10- پرش کشنده توسط کوین دیر
پرش با نیزه، خطرناکترین ورزش رحوادث شتهی دو و میدانی محسوب میشود زیرا شامل پرت کردن خود بیش از 12 فوت در هوا و بدون هیچگونه ابزار حفاظتی است. در حالی که مطمئناً حوادثی رخ میدهند، سال گذشته یک ورزشکار برتر دانشگاهی پس از سوراخ شدن کیسه بیضه توسط نیزه به 18 بخیه نیاز پیدا کرد. این آسیبها معمولاً کشنده نیستند. درعوض، محتملترین راه برای مردن در ورزش پرش با نیزه، از دست دادن میله و با سر افتادن روی زمین است.
یک نمونه، اتفاق بسیار وحشتناکی است که برای یک ورزشکار برتر رخ داد. در فوریه 2002، کوین دیر 19 ساله، دانشجوی سال دوم دانشگاه ایالت پن، در مسابقات قهرمانی دو و میدانی Big Ten، یک کنفرانس ورزشی برجسته دانشگاهی، رقابت میکرد. دیر ارتفاع میله را 15 فوت و 7 اینج انتخاب کرد. این ارتفاع نسبتاً آسانی بود زیرا او پرش در ارتفاع 16 فوتی را در تمریناتش بدون مشکل انجام داده بود.
او میله را در قسمت فولادی در پایه نقطهی خیر قرار داد و خود را به هوا پرتاب کرد. در حالی که دیر به سمت بالا پرت میشد، میله خم شد و سپس به جای اول بازگشت. با عمود شدن نیزه، دیر به زمین افتاد انگار که از روی میله پریده است. اما این چنین نشد.
همچنین بخوانید: بهترین زمان برای ورزش روزانه از نظر متخصصان ورزشی دنیا
ماریا ساتنگا، دستیار مربی در این رابطه گفت: او به صورت وارونه در هوا چرخید. به طوری که به نظر میرسید گیج شده است و نمیداند کجاست.
دیر، نیزه را رها کرد، با سر به پایین افتاد و جمجمهاش به فولادی به عمق هشت اینچی که در آن نیزه را هنگام خیز قرار داده بود، برخورد کرد. تماشاگران فریاد کشیدند و پزشکان به کمک او شتافتند. اما کمی پس از رسیدن به بیمارستان مشخص شد که فوت کرده است.
9- بیل مسترتون ورزشکار معروف هاکی روی یخ
برای ورزش به شدت خشنی مانند هاکی روی یخ، عجیب است که کمتر شاهد مرگ بازیکنان در زمین بازی هستیم. اما مطمئناً چنین اتفاقاتی هم رخ میدهند. در واقع، کمتر از یک ماه پیش یک بازیکن 19 سالهی هاکی لیگ برتر نوجوانان روسیه به نام تیمور فیزوتدینوف پس از اصابت ضربه به سر بر زمین افتاد. این ورزشکار برتر در تاریخ 16 مارس درگذشت.
همچنان، مرگهای ناشی از برخورد با سرعت بالا یا ضربات مشت غیرقانونی در ورزش هاکی، بسیار نادر هستند. آخرین مرگ قابل توجه ناشی از دعوا در زمین هاکی در سال 2009 رخ داد. زمانی که سر بازیکنی در لیگ هاکی انتاریو کانادا به نام دون سندرسون در طول یک درگیری به یخ برخورد کرد.
جالب است که تنها یک حادثه منجر به مرگ در زمین هاکی در کل تاریخ برجستهترین سازمان این ورزش یعنی لیگ هاکی ملی کانادا-آمریکا وجود داشته است. در 13 ژانویه سال 1968، ستاره و ورزشکار برتر تیم ستارگان شمال مینهسوتا، بیل مسترسون، با سرعت بسیار بالا بر روی یخ میدوید. زمانی که توپ را به همتیمی خود پاس داد، دو بازیکن حریف با یک چک خشن و در عین حال قانونی مسیر او را سد کردند.
مانند بسیاری از بازیکنان آن زمان، مسترسون کلاه ایمنی به سر نداشت. ضربه ترکیبی حریفان، او را به عقب انداخت. بسیاری از شاهدان معتقدند که مسترسون حتی قبل از برخورد با یخ بیهوش شده بود. با وجود خونریزی از ناحیهی بینی، گوش و دهان، او برای مدت کوتاهی به هوش آمد و زیرلب گفت: دیگر هرگز، دیگر هرگز. 30 ساعت بعد، او بدون این که به هوش بیاید، درگذشت.
8- ولادمیر اسمیرنوف شمشیرباز معروف
در المپیک 1980 مسکو، ولادیمیر اسمیرنوف، شمشیرباز، مدال طلا را در فویل انفرادی مردان و همچنین دو مدال دیگر را در مسابقات تیمی کسب کرد. دلیل موفقیت وی صرفاً به خاطر تحریم آن بازیها توسط 65 کشور (از جمله کشورهای جهان غربی) جهان نبود. او سال بعد نیز موفق به کسب عنوان قهرمانی جهان شد.
در جولای 1982، اسمیرنوف آماده دفاع از عنوان قهرمانی خود در مسابقات جهانی رم بود. از جمله حریفان وی، یک شمشیرباز آلمان غربی به نام ماتیاس بهر بود که در بازیهای المپیک 1976 موفق به کسب مدال طلا شده بود. مسابقه پیشبینی شده در حالی آغاز شد که دو قهرمان با ضربههای تند و تیز، حملات یکدیگر را دفع میکردند. ناگهان بهر عقب رفت …
و شمشیرش شکست. تیغه نازک و ناهموار شمشیر بهر، توری محافظ صورت اسمیرنوف آن را تکه تکه کرد و متأسفانه در همان جا توقف نکرد. حفره چشم اسمیرنوف را سوراخ کرد و وارد مغرش شد.
اسمیرنوف بیهوش بر روی زمین افتاد. او نه روز بعد درگذشت. اسمیرنوف یکی از تنها هفت شمشیربازی است که به دلیل آسیبدیدگی ناشی از رقابت جان خود را از دست دادهاند.
این حادثه منجر به تغییرات گسترده در زمینه ایمنی مسابقات شمشیربازی شد از جمله استفاده از شمشیرهای ساخته شده از موادی که احتمال شکستن آنها بسیار کم است، لباسهای محکمتر ساخته شده از کولار و ماسکهای ساخته شده از آلیاژ فولاد قویتر برای جلوگیری از نفوذ اشیای خارجی. از زمان مرگ اسمیرنوف، هیچ حادثهی دیگری در ورزش شمشیربازی سطح بالا رخ نداده است.
7- شکستگی گردن هاوارد گلن و استون جانسون

در بین ورزشهای آمریکایی، به خوبی شناخته شده است که چاک هیوز، دریافتکننده تیم شیرهای دیترویت تنها بازیکن لیگ ملی فوتبال است که در زمین بازی جان خود را از دست داده است. طی مسابقهای در برابر تیم خرسهای شیکاگو در 24 اکتبر 1971، هیوز به خاطر حمله قلبی شدید بر روی زمین افتاد. او در همان روز درگذشت.
با این وجود، NFL مدرن ترکیبی از دو لیگ است: لیگ فوتبال ملی اصلی و لیگ فوتبال آمریکایی. این سازمان شاهد دو مرگ به یک اندازه تراژیک و در عین حال تا حد زیادی فراموش شده، بوده است.
در سال 1960، مدافع تیم تایتانهای نیویورک (جتهای فعلی) به نام هوارد گلن دچار مصدومیتی جزئی در بازی شد. گلن در مسابقه هفته بعد از آن مصدومیت که در آب و هوای گرم و مرطوب هیوستون در برابر تیم اویلر (اکنون با نام تایتانهای تنسی شناخته میشوند) برگزار میشد، از سردرد شکایت کرد.
در طول یک برخورد، او گفت که فکر نمیکنم بتوانم ادامه دهم. اما متقاعد شد که بازی ادامه دهد. اندکی پس از آن، وی بین دو مدافع حریف قرار گرفت و نیاز داشت تا همتیمیهایش از او پشتیبانی کنند. گلن به نیمکت و بعد از بازی به بیمارستان برده شد و در آنجا درگذشت. نکته قابل توجه این است که علت مرگ شکستگی گردن تشخیص داده شد. مشخص نیست که آیا او در هوستون دچار مصدومیت شده بود یا در جریان بازی هفتهی قبل.
سه سال بعد، از حرکت قهرمان و ورزشکار برتر به نام استون جانسون هنگام بازگشت ضربه با پای توپ ممانعت شد. یک ضربه خشن باعث شد تا او بلافاصله با شکستگی گردن فلج شود و هفته بعد جان خود را از دست بدهد. علیرغم این که هرگز در یک بازی فصل واقعی بازی نکرد اما فاجعه طی نمایش پیشفصل اتفاق افتاد. جانسون با شماره 33 بازنشسته شد.
6- دیوید براون، بوکسور معروف که به دلیل اشتباه داوری مرد
جای تعجبی نیست که ورزش بوکس بیشترین تعداد مرگ ورزشکاران را به همراه داشته است. در حالی که اکثر آنها صرفاً به خاطر ماهیت این ورزش اتفاق افتادهاند اما گاهیاوقات داوری ضعیف نیز در این زمینه نقش داشته است.
به عنوان مثال، در سال 2017، تیم هیگ سنگینوزن کانادایی کاملاً توسط رقیب خود، آدام بریدوود، شکست خورد. هیگ در دو دور پنج بار به زمین افتاد. پنجمین و آخرین افتادنش منجر به مرگ این ورزشکار برتر دو روز بعد از مسابقه شد. اجازهی ادامهی مبارزه تا این حد طولانی خود سوالبرانگیز است.
شاید مسئلهسازترین مورد مرگ توسط داوری در استرالیا رخ داده است. در 11 سپتامبر 2015، دیوید براون فوقسنگینوزن قبل از بیهوش شدن در دورهای بعدی مقابل کارلو مگالی، ورزشکار برتر فیلیپینی، امید به پیروزی داشت. در یازدهمین و آخرین دور، براون در حال دست و پا زدن بود.
همانطور که در برنامهی 60 دقیقه استرالیا نشان داده شد، پس از زدن زنگ پایان دور، چند ضربه به سر براون وارد شد. او پس از آن دور به دلیل بی توجهی داور به سختی توانست گوشهای از رینگ را برای نشستن پیدا کند.
مطالعه بیشتر: مصرف صحیح انواع پودر پروتئین برای ورزشکاران
وی آنچنان ضربه مغزی شده که در گزارش پزشکی قانونی آمده بود: براون توانایی دفاع مناسب از خود یا ادامهی مسابقه را نداشت. این ورزشکار برتر به زمان باخت زیرا علیرغم گیجی اگر میتوانست تا دور نهایی زنده بماند، احتمالاً برنده بازی میشد.
براون برنده نشد. زنگ دور 12 به صدا درآمد و داور براون را از کرنر خود به مرکز حلقه بیرون کشید. براون متحمل آنچنان ضربات ناگهانی و وحشیانهای شد که تصاویر آن از اینترنت حذف شدهاند. وی سه روز بعد درگذشت.
5- مرگ ناتان سویو در ورزش راگبی در فرانسه
راگبی بیشتر در کشورهای انگلیسی زبان محبوب است از جمله نیوزیلند و ولز. راگبی در این کشورها به عنوان ورزش ملی شناخته میشود اما اخیراً تعداد زیادی مرگ ورزشکاران راگبی در مسابقات فرانسه رخ داده است.
در 24 نوامبر 2018، ناتان سویو، بازیکن 23 ساله مدرسه ESIREM Graduate، با یک تکل خشن مصدوم شد. ابتدا توانست بنشیند و با پزشکان صحبت کرد. اما پس از آن، از هوش رفت و به سرعت به بیمارستانی منتقل شد. پزشکان سویو را به مدت دو هفته در کما القا شده قرار دادند. اما هنگامی که میخواستند او را از این حالت بیرون بیاورند، سلامتیش رو به وخامت رفت. سویو در اوایل ژانویه 2019 درگذشت.
موضوع نگرانکننده این است که سویو چهارمین ورزشکار برتر فرانسوی بود که فقط در مدت هشت ماه بر اثر مصدومیت در بازی راگبی درگذشت. مرگ او فقط چند هفته پس از مرگ نیکلاس شووین، بازیکن 18 ساله آکادمی Stade Francais که به خاطر شکستن گردن درگذشت، رخ داد.
فقط دو ماه قبل از شووین، لوئیس فاجروفوسکی بازیکن حرفهای راگبی در رختکن باشگاه به زمین افتاد و درگذشت. یک برخورد سنگین او را از میدان خارج کرده بود. کالبدشکافی علت مرگ وی را “فیبریلاسیون کشنده” تشخیص داد. بدان معنی که ضربهی شدید به قفسه سینه منجر به تغییر مرگبار در ریتم ضربان قلب او شده بود.
پیش از فاجروفوسکی، آدرین دکرولز 17 ساله آماتور در ماه می 2018 پس از دریافت ضربات شدید به سرش درگذشت. در مجموع، این مرگها موجب شد تا فرانسه قوانین جدیدی در رابطه با محدود کردن برخوردهای خطرناک اتخاذ کند. در حال حاضر، این قوانین توسط سایر کشورها نیز در حال بررسی است.
4- ضربهی منجر به ایست قلبی: برنو بوبان بازیکن فوتبال

در ورزشی که ورزشکاران باید در طول یک بازی 90 دقیقهای چندین مایل را بدوند، جای تعجبی ندارد که بیشتر مرگهای زمین فوتبال ناشی از مشکلات قلبی است. فوتبالیستها چندین بار در زمین دچار ایست قلبی کشنده شدهاند. اخیراً، در ژانویه 24، الكس آپولیناریو برزیلی، بازیكن تیم فوتبال الوركا لیگ پرتغال دچار ایست قلبی شد. و بعد از مدت کوتاهی درگذشت.
در سال 2016، ورزشکار برتر کامرونی به نام پاتریک اکنگ در جریان بازی در بخارست مجارستان پس از افتادن بر زمین درگذشت. این هافبک 26 ساله در یک لحظه کاملاً در جریان بازی قرار داشت و در لحظهی بعد بر روی زمین افتاد.
با این وجود، مرگ دیگری که اخیراً در فوتبال رخ داده بسیار عجیبتر است. در سال 2018، بازیکن 25 ساله فوتبال کرواسی پس از اصابت توپ به قفسه سینه در زمین بازی فوت کرد. در ابتدا، برنو بوبان، مهاجم تیم NK Marsonia لیگ کروواسی، پس از این ضربه به بازی ادامه داد. حتی برای چند ثانیه در زمین مسابقه آهسته میدوید.
سپس به زمین افتاد. کادر پزشکی 40 دقیقه سعی کردند او را به زندگی برگردانند اما موفق نشدند. در کالبدشکافی مشخص شد که ضربه شدید توپ باعث ایست قلبی و در نهایت از کار افتادن آن شده بود.
3- دروازهبانی که به میز کالبدشکافی رسید: آکلی فیروز
اگرچه دروازهبانهای فوتبال، مسافت کمی را میدوند اما اغلب در موقعیتهای خطرناکی قرار میگیرند. دروازهبانها اغلب در حالی به دنبال توپ با نهایت سرعت میدوند که بازیکن حریف یا همتیمی نیز از جهت متلف توپ را دنبال میکند. چنین اتفاقی در سال 2017 برای چیرول هدی، دروازهبان پرسلا در سوپرلیگ اندونزی رخ داد.
این ورزشکار برتر هنگام تلاش برای گرفتن توپ به طور ناخواسته با همتیمی خود برخورد کرد. سر هدی به زمین خورد. او برای مدت کوتاهی صورت و فکش را محکم گرفته بود اما پس از آن بیهوش شد. هدی اندکی بعد بر اثر ضربه سر درگذشت.
اما در طول یک مسابقهی فوتبال در 10 می 2014 در لیگ برتر اندونزی، دروازهبان کسی بود که موجب آسیب به بازیکن حریف شد. زمانی که توپ از سینهی دروازهبان PSAP Sigli، آگوس رحمان کمانه زد، در مسیر حرکت مهاجر تیم Persiraja به نام آکلی فیروز قرار گرفت.
هر دو بازیکن برای رسیدن به توپ با سرعت میدویدند. و فیروز اول به توپ رسید. اما در حالی که فیروز به توپ رسید و در نهایت ضربه ریباند را به ثمر رساند. رحمان لگدی شبیه به ضربه WWE را به فیروز وارد کرد. در حالی که همتیمیهای فیروز به دلیل ضربهی بد رحمان عصبانی شده بودند، نیمکت هر دو تیم با یکدیگر درگیر شدند.
فیروز خوب به نظر میرسید و حتی بقیه بازی را از نیمکت تماشا کرد. اگرچه، پس از آن، جراحات شدید داخلی در یک بیمارستان دیده شد. وی تحت عمل جراحی قرار گرفت اما درگذشت. با وجود مصدومیت کشندهی فیروز، گلی که او به ثمر رساند، مردود اعلام شد.
2- مرگ یک نفر به دوران توپهای مرده بیسبال پایان داد: ری چپمن
هومرانهای بیب روث شاید هرگز اتفاق نمیافتادند اگر به خاطر مرگ بازیکن کمتر شناخته شده نبود.
قبل از سال 1921، بازیکنان بیسبال اغلب برای چندین نوبت ضربهزنی بازی میکردند. هواداران مجبور بودند فولها را برگردانند به جای این که آنها را برای خوششانس نگه دارند. توپها نیز شل دوخته میشدند و احتمال پاره شدن آنها وجود داشت. توپ به خوبی حرکت نمیکرد. و قدرت حمله را محدود میکرد. در نتیجه، هومرانها به ندرت رخ میدادند.
در مستند کلاسیک پر کن برنز، دوران توپهای مردهی بیسبال با یک توپ بد شکل و خاکی رنگ تعریف میشد که به طور نامنظم در هوا حرکت میکرد و در آخرین نوبتهای ضربهزنی نرم میشد به طوری که دیدن آن بسیار سخت بود.
در 16 آگوست 1920، اتفاق اجتنابناپذیری رخ داد. در حالی که ری چپمن از تیم کلیولند ایندیان در حال خفاش بود، بازیکن تیم یانکی به نام کارل میس سریعترین پرتاب را به سمت بالا و داخل انداخت. در حالی که تنها یک کلاه لبهدار پوشیده بود (کلاه محافظ خفاش هنوز نادر بود)، چپمن موفق به واکنش نشد و احتمالاً آن را ندید.
صدای برخورد توپ به جمجمه چپمن آنچنان بلند و کارم توپ آنچنان مشخص بود که میس فکر کرد آن به انتهای چوب چپمن برخورد کرده است. در حالی که چپمن روی زمین افتاده بود، او درست کرد و آن را به بیس اول انداخت.
او پس از 12 ساعت فوت کرد. این تراژدی موجب استفاده از یک توپ سختتر و روشنتر در بازی بیسبال شد. اگر چنین اتفاقی نمیافتاد، ورزشکار برتر یعنی بیب روث شاید نمیتوانست به افتخاراتی افسانهای خود دست پیدا کند.
1- بوسهی شیرین مرگ: فرانک هیس
فرانک هیس، سوارکار بیست و دو ساله قبلاً هرگز در یک مسابقهای برنده نشده بود. در واقع، نمیتوان او را به عنوان یک سوارکار اسبدوانی دانست زیرا اکثر زمان خود را صرف آموزش اسبها میکرد تا سوار شدن بر آنها.
احتمالاً قرار نبود که زندگی او در 4 ژوئن 1923 در پارک بلمونت در نیویورک به پایان برسد. قرار بود هیس در یک مسابقه پرش شرکت کند. مسابقهای شامل موانع مختلف که اسبها باید از روی آنها بپرند. اسب او، بوسهی شیرین، یک لانگ شات 20 به 1 بود. اما در آن روز، بوسهی شیرین با سرعت از دروازه حرکت کرد، موانع را با خیال راحت پشت سر گذاشت و از خط پایان یک متر جلوتر از نفر دوم عبور کرد. هیس مسابقه را برنده شد.
این ورزشکار برتر نیز درگذشت. در وسط مسابقه، هیس دچار حمله قلبی کشندهای شد. این واقعیت تنها زمانی آشکار شد که صاحب اسب برای تبریک گفتن پیش او رفت. در تحقیقات بعدی گفته شد که ایست قلبی هیس ممکن است به دلیل تلاشهای او برای رسیدن به وزن مطلوب رخ داده باشد.
این اولین و آخرین عنوان قهرمانی برای هیس بود. بیش از هر چیز دیگری، شاهدان از این موضوع متعجب شدند که هیس علیرغم پرشهای خشن و بلند اسب از روی موانع همچنان بر زین باقی ماند. این ورزشکار برتر سه روز بعد در ابریشم مسابقه برندهی خود به خاک سپرده شد. اسب او ملعون شناخته شد و دیگر هرگز مسابقه نداد.