تعبیر خواب زیارت کربلا حرم امام حسین چیست؟

تعبیرش اینکه در یک موضوعی با تعدادی افراد مشکل و مشاجره دارید
مامانتون هم مطلع اند و هم سعی میکنند‌کمک کنند اما شما به حرفشون گوش نمی دید طرفاتونم آدمای بدی نیستن امکان حل مشکل با توکل به خدا وجود داره اما شما فکر می کنید حل نمیشه زیاد فکر میکنید و خودتونو در یکسره افکار ضعیف درگیر کرده‌اند اما آدم معتقدی هستید تکرار میکنم به خدا و ایمه توکل کنید حل میشه

مصطفی

من امروز صبح بعد از نماز صبح خوابیدم و خواب دیدم دارم می رم به کربلا وحتی به زن و بچه و و والدین و هیچ کس اطلاع ندادم و داشتم می رفتم کربلا همراه من چند نفر هم داشتند می رفتند کربلا تا اینکه رسیدم بجایی نزدیک نیشابور می گفتند وباید از یک دالان که توی چ
جنگل بود رد می شدم دیدم چند نفر رد شدند تامن خواستم وارد دالان بشم و برم چند تا گاو وحشی به من حمله کردند و نمی گذاشتند و ارد بشم اما من یک کم عقب اومدم تا اونها به سمت دیگه رفتند وارد دالان بشم . در همین حین دیدم یک مرد با 2 تا بچه کوچک وارد دالان شد و رد شد و بر هم نگشت و من تعجب کردم که گاوها را اصلا ندیدنش و کاریش نداشتند تا اینکه دیدم نمی توانم از این دالان بروم و از بقیه عقب می افتم ، تا اینکه دیدم افتادم توی جاده کربلا دیدم یک روحانی با زن و بچه و کاروان داشتند می رفتند . من دیدم ماسک هم برنداشتم و کرونا اومده و هیچ چیز برای سفر برنداشتم رفتم پیش روحانی دیدم یک ساک پر از ماسک و دستکش دارد ،من 2 تا برداشتم وگفتم یک هم برای برگشتن باشد گفت بردار و برداشتم و خوشحال شدم که می توانم به سفر کربلا ادامه بدهم و دیگه لازم نیست برگردم. بعد بیدار شدم . تعبیرش چیه

سلام من خواب دیدم سوار ی اتوبوس شدم ازشون پرسیدم کجا می ره این اتوبوس گفت می ره کربلا انقدر خوشحال شدم تو خواب گریه می کردم
می خواستم ببینم تعبیرش چیه ممنون می شم جوابمو بدین

سلام. دوست دارم خوابم رو تعریف کنم، اما نمیدونم جواب میدین یا نه…
من کربلا نرفتم تا حالا
توی خوابم وارد اتاقی شدم که مله داشت شبیه زیر زمین
یکسری نماد به عنوان نمادی از سر شهدای کربلا به دیوارها آویزون بود
جلوتر که رفتم چیزی شبیه قبر بود
میگفتن قبر امام حسین (ع) هستش
هیچ ضریحی نبود
قبر نزدیک و کنار دیواری بود که کمی حالت تقعر داشت
روی قبر یک سنگ بود…
یادمه گریه میکردم و اللهم عجل لولیک الفرج میخوندم
وقتی از خواب بیدار شدم فقط گریه میکروم تا چند روز حالم همینجوری بود.
این خواب رو چند ماه پیش دیدم
امروز تو اینترنت یه عکس دیدم دقیقا شبیه همون چیزی که فکر میکردم قبره کنار همون دیوار مقعر
تیتر مطلب تو سایت این بود، سنگ کبودی که سر امام حسین (ع) روی اون قرار گرفته و عاشورا ازش خون میاد…
اگر این رو سرچ کنین میتونین تصویرش رو ببینین
الان کاملا هنگم… فک نمیکردم چیزی که دیدم واقعی باشه، اخه نرفتم کربلا…. از کربلا فقط ضریح شش گوشه رو دیدم تو تلویزیون… ضمن اینکه آدم خوبی هم نیستم.

سلام من توخواب دیدم تو کربلا هستم.من خودم یک بار به کربلا رفتم ولی توی خواب که دیدم مثل کربلا نبود یک خای سیمانی یک حالت یک جوری انگار زیر زمین بود ولی هر کسی نمی توانست نزدیک بره ازینکه من نزدیک بود خیلی حس خوبی داشتم وخیلی هم گریه می کردم حتی گریه کردنم هم به من خوش می امد.حتی می گفتم از اون کربلای که خودم دیدم این خیلی با سفاست با اینکه سیمانی بود ویک حس خوبی به دست داده بود لطفا برام تعبیرش کنین مممونم

من خواب دیدم مادرم رو به سفر کربلا بردم و چیزی که یادم میاد اینکه فک کنم من و مادرم در بین الحرمین بودیم و دیگه هیچی یادم نمیاد

سلام
من خواب دیدم که همه دارن منظورم کساییه که میشناسم تو این ایام کرونا میرن کربلا من به بابام میگم مخالفت میکنه به مامانم میگم مامانم هم میگه الان کرونا هس چجوری بریم اینا خلاصه راضیش میکنم بابامو راضی کنه بعد به زنعموم پیشنهاد میدم بیان بخاطر کرونا رد میکنه پیشنهادم رو تو خواب میبینم عمه ام کاروان تو خونه‌اش اقامت میده منتظر منه دختر عموم با چند تا از دوستامم تو خونه عمم دیدم منظرن منم بیام بعد هم که قراره راهی بشن ولی ادامه خوابم ندیدمشون خلاصه ما راهی کربلا میشیم از یه کوه رد میشیم خیلی سریع و اسون من هنوز تو بهت این بودم چجور گذرنامه با پاسپورتمون اماده نشده ما راهی شدیم میرسیم کربلا خیلی ببخشیدا کربلا مثل یه اشپزخونه بود من وارد شدم زیارت کردم اینا میگفتن اب کربلا خیلی خوبه مشکلات چه سلامتی و چیزای دیگه رو حل میکنه من کلی از اب کربلا خوردم خیلی زیاد اب خوردم خیلی هنوز باورم نمیشد چجور رفتم کربلا چون ارزوی قلبیمه بعد دیدم نشستم زمین میگم مامان شلوار نیاوردی تن من بشه مامانمم میگه نه منم شلوارم نمیدونم چش بود کثیف بود از تنم در اورده بودم شلواری برام پیدا نمی شدش ?? انگار کمد مامان بزرگمم تو اونجا بود من داخلشو میگشتم تا شلوار پیدا کنم نمیشد شلوارای خواهرم که ازم کوچیک تره رو هم میخواستم تنم کنم نمیشد یه چادر رو پام بود داداش زنعموم هم اونجا بود میخواستم چادر که به خودم پیچیده بودم با اون تا جلو در برم که اون میگف زشته منم بر میگشتم چندتا از بچه ها بهم نزری اوردن یکیش دختر همون زنعموم که میگف نمیایم اورد همینجوری داد یکیشم پسر عمه ام پسره یه عمه دیگم که تو خواب ندیدمش پسر اون زنعموم هم اورد ولی خواست بفروشه بهم منم گفتم اینجا همه چی نزری همین طوری بهمون میدن میخوای پولی بخرم ازت اونم گف من فقط با پول میدم منم نگرفتم ظرف های نزری ها تو خواب ماله ما میشدش من که چندتا شمارش یادم نیس ظرف داشتم گفتم نگه میدارم ابجی کوچیکم بازی کنه
بعد خودمو تو یه صحنه دیگه دیدم دیدم که با مادر بزرگ دختر خالم که تو خواب مامان بزرگ منم بود داریم برمیگردیم خونه گوشی با قاب گوشی منو بیاریم (مامان بزرگش و من تو این لحظه نورانی بودیم?)بعد داشتیم میرفتیم چند نفر موتوری مزاحم میشدن هی میرفتن میومدن منم میگفتم کار نداشته باشیم میرن نزدیک سر کوچه مون بودیم که یه صحنه دیگه دیدم دیدم که پسرم و دارم تو کوچه های تاریک میرم تو یه پس کوچه یه مرده داشت یکیو میکشت من رفتم کمکش دختر یه عمو دیگم بود فکر کنم که اینجا پسر شده بود و میگف بیا بریم خطر داره ولش کن منم گفتم ول کنم بکشتش نمیتونم بعد رفتم جلو زنگ زدم پلیس خبر دادم اونم تا فهمید اومد سمتم من عقب عقب رفتم اون با چاقوش زد تو دستم زخمی شد دستم چشماش قرمز بود تو خواب اونی که قاتل بود من پشیمون نبودم با این که دستم زخم شده بود باز حواسشو از اون شخصی که داشت می‌کشتتش پرت کردم بعد از یه بلندی کوتاه افتادم بازم حواسشو پرت کردم گفتم با خودم الاناس دیه پلیس بیاد اینم بیخیال این که داشت میکشت شده دیدم یه دختر بچه رو گرفتم پشتم و دارم میرم از این جاهای تاریک دختره ابجیم بود تو خواب و از خواب پاشدم و الان دارم تعبیرشو میپرسم

سلام
من یه شب البته نزدیکای صبح خواب دیدم رفتم کربلا و توی صحن حرم بودم و از بس گریه کرده بودم ک به هق هق افتاده بودم و از خدا میخواستم مشکلمو حل کنه توی خواب میدونستم کربلام ولی یهو انگار میرفتم مشهد.. بعدش بابام اومد پیشم گفت چرا داری گریه میکنی .. (الان مشکل منم بخاطر نارضایتی بابام هس برا ازدواجم با کسیکه دوسش دارم) بنظرتون تعبیر خوابم چیه؟

سلام من تا حالا کربلا نرفتم امروز صبح اربعین حسینی دیدم باچند نفر از اقوام حرم امام حسین هستم ضریح امام حسین رو گرفتم به نظر شما تعبیر این خواب چیه ممنون میشم

سلام خواب دیدم بعد از یک پیاده روی طولانی به حرم رسیدم اونجا کلی آدم بودن که خیلی خسته و انگار مجروح بودن ،به کفشام که نگاه کردم دیدم پوتین جنگی و سنگینه وقتی دراوردمشون پاهام خیلی خسته بود و همونجا توی صحن حرم کنار بقیه آدما که از شدت خستگی و جراحت روی زمین دراز کشیده بودن دراز کشیدم تا استراحت کنم و خیلی خوشحال بودم که اومدم حرم ،حساس میکردم جنگ هم بود چون خیلی از آدما محکح بودن، تعبیرش چی هست؟من حدودا ۵ ماهی هست که متحول شدم و به سمت دین کشش بیشتری پیدا کردم این خواب ربطی به اون داره؟